شهدا سال 59 -زندگینامه شهید محمد تواضع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
سخن از بزرگمردی است متواضع که در رسیدن به دیدار دوست، عاشقانه جان خود را هدیه آستان معشوق نمود. هنگامیکه عطر دلانگیز گلهای بهاری و چهچه قناریها، آمدن بهار را نوید میدادند، در کوچه پس کوچههای نیریز ـ10/1/1331ـ در خانوادهای مذهبی و زحمتکش، کودکی بدنیا آمد که پدرش آقا رجبعلی، نامش را محمد نهاد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه فرهنگ اسلامی شروع و با موفقیت به پایان رسانید. برای ادامه تحصیل وارد دبیرستان شعله نیریزی شد، اما با...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
سخن از بزرگمردی است متواضع که در رسیدن به دیدار دوست، عاشقانه جان خود را هدیه آستان معشوق نمود. هنگامیکه عطر دلانگیز گلهای بهاری و چهچه قناریها، آمدن بهار را نوید میدادند، در کوچه پس کوچههای نیریز ـ10/1/1331ـ در خانوادهای مذهبی و زحمتکش، کودکی بدنیا آمد که پدرش آقا رجبعلی، نامش را محمد نهاد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه فرهنگ اسلامی شروع و با موفقیت به پایان رسانید. برای ادامه تحصیل وارد دبیرستان شعله نیریزی شد، اما با...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید صمد سرپوش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد صمد سرپوش »
ان الذین امنوا و عملوا الصالحات یهدیهم ربهم بایمانهم تجری من تحت الانهار فی جنات النعیم. آنان که ایمان به خدا آورده نیکوکار شدند، خدا به سبب ایمان، آنها را به راه سعادت و طریق بهشت رهبری کند، تا به نعمتهای ابدی بهشتی که نهرها از زیر درختان جاری است متنعم گردند. (سوره یونس، آیه ۹) هوای کوی دوست بیقرارش ساخته بود و بهار پرطراوت جبهه و آوای ملکوتی دوستان خدا، میل به پرواز در وجود او بوجود آورده بود....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد صمد سرپوش »
ان الذین امنوا و عملوا الصالحات یهدیهم ربهم بایمانهم تجری من تحت الانهار فی جنات النعیم. آنان که ایمان به خدا آورده نیکوکار شدند، خدا به سبب ایمان، آنها را به راه سعادت و طریق بهشت رهبری کند، تا به نعمتهای ابدی بهشتی که نهرها از زیر درختان جاری است متنعم گردند. (سوره یونس، آیه ۹) هوای کوی دوست بیقرارش ساخته بود و بهار پرطراوت جبهه و آوای ملکوتی دوستان خدا، میل به پرواز در وجود او بوجود آورده بود....
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمود یاراحمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمود ياراحمدي »
قصه محمود، در کنار سفره هفتسین، در تاریخ ۱۳۴۷/۱/۱ با اولین گریه او آغاز شد. خانواده مذهبی و متدینِ یاراحمدی، غنچه تازه شکفته را در روستای رود خور از توابع شهرستان نیریز چون نگینی گرانبها در میان گرفتند و درنهایت صفا و مهربانی او را با آداب اسلامی پرورش دادند. آنگاهکه گامهای مردانه او استوار شد، کیف به دست گرفته و راه دبستان اتحادِ سبزآباد را برای آموختن پیش گرفت. دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمود ياراحمدي »
قصه محمود، در کنار سفره هفتسین، در تاریخ ۱۳۴۷/۱/۱ با اولین گریه او آغاز شد. خانواده مذهبی و متدینِ یاراحمدی، غنچه تازه شکفته را در روستای رود خور از توابع شهرستان نیریز چون نگینی گرانبها در میان گرفتند و درنهایت صفا و مهربانی او را با آداب اسلامی پرورش دادند. آنگاهکه گامهای مردانه او استوار شد، کیف به دست گرفته و راه دبستان اتحادِ سبزآباد را برای آموختن پیش گرفت. دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حسن کیخائی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حسن کيخائي »
جاهدوا فی سبیلالله بایدیکم، فان لم تقدروا، فجاهدوا بالسنتکم، فان لم تقدروا، فجاهدوا بقلوبکم.۱ درراه خدا با دستهایتان و اگر نمیتوانید بهوسیله زبانهایتان و اگر بازهم نتوانستید بادلهایتان جهاد کنید. چه مصداق زیبایی است برای گفتار مولا (ع)، شهید حسن کیخائی که در تاریخ ۱۳۴۶/۲/۱۰ در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. او که با دست و زبان و دل به جهاد درراه پرداخت. تولد او در خانوادهای مؤمن و متعهد، زمینه را برای چنین روزی مهیا نمود. دوران کودکی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حسن کيخائي »
جاهدوا فی سبیلالله بایدیکم، فان لم تقدروا، فجاهدوا بالسنتکم، فان لم تقدروا، فجاهدوا بقلوبکم.۱ درراه خدا با دستهایتان و اگر نمیتوانید بهوسیله زبانهایتان و اگر بازهم نتوانستید بادلهایتان جهاد کنید. چه مصداق زیبایی است برای گفتار مولا (ع)، شهید حسن کیخائی که در تاریخ ۱۳۴۶/۲/۱۰ در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. او که با دست و زبان و دل به جهاد درراه پرداخت. تولد او در خانوادهای مؤمن و متعهد، زمینه را برای چنین روزی مهیا نمود. دوران کودکی...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید غلامرضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
برای من زندگینامه ننویسید زیرا در این دنیا کسی مرا نشناخت که بخواهد برایم زندگینامه بنویسد. (برگرفته از آخرین سطر وصیتنامه شهید غلامرضا جمشیدی) غلامرضا شقایقی بود که نیمه دوم شهریور ماه سال 1347 در باغ عشق روئید و زندگی عاشقانه را در میان خانوادهای مذهبی و متدین در شهرستان نیریز تجربه کرد. هفت ساله بود که زندگی علمی خود را در دبستان فرهنگ نیریز آغاز نمود. دوران این زندگی مصادف بود با اوجگیری نهضت شکوهمند اسلامی ایران. غلامرضا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
برای من زندگینامه ننویسید زیرا در این دنیا کسی مرا نشناخت که بخواهد برایم زندگینامه بنویسد. (برگرفته از آخرین سطر وصیتنامه شهید غلامرضا جمشیدی) غلامرضا شقایقی بود که نیمه دوم شهریور ماه سال 1347 در باغ عشق روئید و زندگی عاشقانه را در میان خانوادهای مذهبی و متدین در شهرستان نیریز تجربه کرد. هفت ساله بود که زندگی علمی خود را در دبستان فرهنگ نیریز آغاز نمود. دوران این زندگی مصادف بود با اوجگیری نهضت شکوهمند اسلامی ایران. غلامرضا...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید مجید محمدزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
خونبهای هر گل از بستان عشق وصل بلبل بـود در درمان عشق سـوزش پـروانه در شـام سیـاه بازی شمع است در حرمان عشق روح پرتلاطم او نشستن و راکد ماندن را دلیل سقوط و کوچ را رمز رهایی میدانست. به پرواز درآمدن و در مسیر عشق بال زدن، آرام و قرارش را ربوده و هرلحظه به حرکت وادارش میکرد. معلم شهید مجید محمدزاده، سرباز رشید و فداکار اسلام در تاریخ 1388/9/12 در شهرستان نیریز و در خانوادهای مؤمن و متدین دیده...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
خونبهای هر گل از بستان عشق وصل بلبل بـود در درمان عشق سـوزش پـروانه در شـام سیـاه بازی شمع است در حرمان عشق روح پرتلاطم او نشستن و راکد ماندن را دلیل سقوط و کوچ را رمز رهایی میدانست. به پرواز درآمدن و در مسیر عشق بال زدن، آرام و قرارش را ربوده و هرلحظه به حرکت وادارش میکرد. معلم شهید مجید محمدزاده، سرباز رشید و فداکار اسلام در تاریخ 1388/9/12 در شهرستان نیریز و در خانوادهای مؤمن و متدین دیده...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید مرتضی دیرمجال
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي ديرمجال »
شهیدان مست جام لایزالاند فرشته صورت و عرشی خصالاند هر بامداد که سپیده صبح در افق جلوهگر میشود، دست لایزال الهی دفتری نوین را برای ثبت وقایع هستی میگشاید. آنگاهکه این دفتر را ورق میزنیم، در ۱۳۳۸/۱/۱۰، فصلی جدید را مییابیم که با تولد نوزادی زیبا در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین گشوده شده است. در سرگذشت او میخوانیم، به عشق امیر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي ديرمجال »
شهیدان مست جام لایزالاند فرشته صورت و عرشی خصالاند هر بامداد که سپیده صبح در افق جلوهگر میشود، دست لایزال الهی دفتری نوین را برای ثبت وقایع هستی میگشاید. آنگاهکه این دفتر را ورق میزنیم، در ۱۳۳۸/۱/۱۰، فصلی جدید را مییابیم که با تولد نوزادی زیبا در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین گشوده شده است. در سرگذشت او میخوانیم، به عشق امیر...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید نعمت الله منعمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد نعمت الله منعمي »
سال ۱۳۴۱، در صبحدمی زیبا، در میان خانوادهای پارسا و زحمتکش، خورشید وجود کودکی قشنگ و شیرین طلوع کرد. پدر رسیدن او را به فال نیک گرفت و نام نعمتالله را برای او انتخاب کرد. در کنار پدر و مادر با آموزههای دینی اسلام آشنا شد و با درک یک زندگی ساده و بیآلایش، با واقعیتهای زندگی اُنس گرفت. کمکم دوران کودکی را با عشق به آموختن و فهمیدن پشت سر نهاد و وارد دبستان شد. دوره ابتدایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد نعمت الله منعمي »
سال ۱۳۴۱، در صبحدمی زیبا، در میان خانوادهای پارسا و زحمتکش، خورشید وجود کودکی قشنگ و شیرین طلوع کرد. پدر رسیدن او را به فال نیک گرفت و نام نعمتالله را برای او انتخاب کرد. در کنار پدر و مادر با آموزههای دینی اسلام آشنا شد و با درک یک زندگی ساده و بیآلایش، با واقعیتهای زندگی اُنس گرفت. کمکم دوران کودکی را با عشق به آموختن و فهمیدن پشت سر نهاد و وارد دبستان شد. دوره ابتدایی...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید غلامرضا کاتوزیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا کاتوزيان »
سجاده را که میگشائیم، از سجدههای بیریای تو حکایت میکند. با هرکس که به گفتگو مینشینیم، از مهربانی و وفای تو میگوید. سراغ مجنون را که میگیریم، نشانی کوی تو را میدهند که بیقرار دیدار دوست بودی و شهادت را بهترین راه برای رسیدن به منظور انتخاب کردی. بیشتر که میپرسیم، میگویند: در یک روز بهاری ـ10/3/1337ـ میان خانوادهای متدین و عاشق اهلبیت(ع) در شهرستان نیریز چشم به جهان گشود. پدر نام «غلامرضا» را برای او انتخاب کرد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا کاتوزيان »
سجاده را که میگشائیم، از سجدههای بیریای تو حکایت میکند. با هرکس که به گفتگو مینشینیم، از مهربانی و وفای تو میگوید. سراغ مجنون را که میگیریم، نشانی کوی تو را میدهند که بیقرار دیدار دوست بودی و شهادت را بهترین راه برای رسیدن به منظور انتخاب کردی. بیشتر که میپرسیم، میگویند: در یک روز بهاری ـ10/3/1337ـ میان خانوادهای متدین و عاشق اهلبیت(ع) در شهرستان نیریز چشم به جهان گشود. پدر نام «غلامرضا» را برای او انتخاب کرد...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید محمدرضا دیده جهان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
جای جای شهر ما از عطر یاد شهیدان خوشبوست و هرگز خاطره با آنها بودن را فراموش نمیکنیم. مگر میتوان آن چهرههای نورانی را از یاد برد؟ یادشان گرامی باد. وقتی گلهای رنگارنگ اردیبهشت ـ10/2/1339ـ کوچه باغهای نیریز را معطر کرده بود، نوزادی فضای خانه خانوادهای مهربان و زحمتکش را صفا داد. او را محمد رضا نامیدند و در تربیت او بر اصول اسلامی همت گماشتند. برای کسب دانش، دوره ابتدایی را در دبستان ولایت و راهنمایی را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
جای جای شهر ما از عطر یاد شهیدان خوشبوست و هرگز خاطره با آنها بودن را فراموش نمیکنیم. مگر میتوان آن چهرههای نورانی را از یاد برد؟ یادشان گرامی باد. وقتی گلهای رنگارنگ اردیبهشت ـ10/2/1339ـ کوچه باغهای نیریز را معطر کرده بود، نوزادی فضای خانه خانوادهای مهربان و زحمتکش را صفا داد. او را محمد رضا نامیدند و در تربیت او بر اصول اسلامی همت گماشتند. برای کسب دانش، دوره ابتدایی را در دبستان ولایت و راهنمایی را در...